پست‌های پرطرفدار

۱۳۹۲ تیر ۲۳, یکشنبه

حدس بزنید


بدون اینکه روزه باشم، جو گیر شده‌ام و دارم برای افطار (ساعت ۲۳ به افق سوئد) غذا درست می‌کنم. حدس می‌زنید با این سه تا تخم مرغ و سه تا بادمجون و سه تا گوجه فرنگی‌ و یکی‌ و نصفی سیر و سه تا پیمونه برنجی که خیس کرده ام، چه غذایی می‌شه درست کرد؟؟ 







غذا‌ها هم مثل آدمها بعضی‌‌هاشون "خوش عکس" هستند و بعضی‌‌هاشون نه. این میرزا قاسمی رو هر کاری کردم، عکسش بهتر از این نشد.
دستورِ این غذا رو فردا به همینجا سنجاق می‌کنم اما امشب "وجه تسمیه" این غذا رو مثل یک قصه شرح میدم:
یکی‌ بود، یکی‌ نبود. زمان قدیم، یعنی‌ شاید صد و بیست سال پیش، یک مردی از اهالی گیلان، به کرمان سفر کرد. در بازارِ کرمان دید که یک چیزی مثل خیارِ سیاه (بادمجان) میفروشند. تا اون موقع چنین چیزی ندیده بود و یکی‌ از آنها را خرید و با خود به ولایتش برد. بعد از برگشت، یک‌روز این بادمجون را نزد کدخدای دهشون که اسمش "میرزا قاسم" بود برد و پرسید: میرزا قاسم، این چیه؟
کدخدا بادمجون را گرفت و گازی به آن زد و قیافه‌اش را در هم کشید و روی زمین تًف کرد و بادمجون را به چند متر آنطرف تر پرتاب کرد.
چند متر آنطرف تر آتیشی بر پا بود و بادمجون بطور تصادفی به میانِ این آتیش افتاد. بعد از چند دقیقه دیدند که بوی خوشی‌ از این بادمجون به مشام می‌رسد. بادمجون را از میان آتیش در آوردند و آنرا در یک یقلوی (ماهیتابه‌های قدیم) نهادند و بنا بر عادتِ گیلانیها، گوجه فرنگی‌ و سیر و مرغانه (تخم مرغ) بر آن افزودند و از اینطریق غذا یی خوب و خوشمزه فراهم آوردند.
میرزا قاسم بعد از تناول این غذا ، امر فرمود: چون این من بودم که بادمجون رو به میان آتیش پرت کردم، باید اسم من روی این غذا باقی‌ بماند. کسی‌ هم جرات اعتراض و چون و چرا نداشت.

۱۸ نظر:

  1. میرزا قاسمی!!!! با کته!!! به به!

    پاسخحذف
  2. سلام خانم گًل سنگ، دارم وبلاگتون رو میخونم. جوون‌هایی‌ مثل شما، آدم رو امیدوار میکنند

    پاسخحذف
  3. چه وجه تسمیهء جالبی.عجب غذای نابی.دست شما ومیرزاقاسم جان درد نکنه.به به

    پاسخحذف
  4. چه داستان جالبی.عجب غذای نابی.دست شما ومیرزاقاسم جان درد نکنه.به به!

    پاسخحذف
  5. ممنون استاد از این داستان جالبی‌ که با ما تقسیمش کردید، به نظر من خیلی‌ هم عکسش خوش آبرنگ و هوس انگیز افتاده نوش جان‌تون

    پاسخحذف
  6. به به من که عاشق میرزاقاسمی هستم، دستتون درد نکنه...
    حکایت میرزاقاسمی رو برای اولین بار هست که میشنوم، ممنون آقای کفایی عزیز

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. سلام خانم خوب. ممنون که به اینجا سر می‌زنید

      حذف
  7. استاد برنج هندی و رنگ غذا مضر نیستن؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. سلام خانم. برنج هندی به همه جای دنیا صادر و بدون نگرانی مصرف می‌شه. اما وقتی‌ این برنج به ایران وارد می‌شه، چون بمدت طولانی‌ "احتکار" می‌شه مجبورند ماده‌های ضدّ حشره به آن اضافه کنند که در حقیقت "این ماده ی ضدّ حشره" هست که خطرناکه، نه خودِ برنج. به این پلو "زعفران" اضافه کرده‌ام که همانطور که میدونید خیلی‌ هم مفیده. نمیدونم چرا فکر کردین که "گًل رنگ" هست. اما "رنگ‌های غذا یی" که بیشتر در شیرینی‌ پزی ازش استفاده می‌شه و به خامه‌ها اضافه ش میکنند، کاملا بی‌ خطر و بی‌ ضرر هستند، در غیر اینصورت حداقل در این کشور‌های اروپایی، اجازه ی فروش پیدا نمی‌کردند

      حذف
  8. دست شما درد نکنه. دقیقاً گیلکها یه غذای فوری هم دارند که با گوجه فرنگی فراوان سیر + تخم مرغ درست میشه و بهش میگن پامدور خورشت یا پامدور قاتق.( تو گیلان به گوجه فرنگی میگن پامدور که از روسی وارد گیلکی شده) گمونم فقط یه مرحله با میرزا قاسمی تفاوت دارد.
    البته میرزا قاسمی که فرمودید گویی یکی از خانها یا فرماندار رشت در دورۀ پهلوی اول بوده.

    پاسخحذف
  9. یادم رفت که بگم ورژن روستایی اش گوجه فرنگی های محلی را کباب میکنند و بعد سرخ میکنند. یا حتی بعضی که تلخی دانه های بادمجان را دوست ندارند، بعد از کبابی کردن تخم ها را ازش جدا میکنند. البته نوع تقریبا سوسولی اش است :)

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ها‌ها ها خانم هیوا، هفتاد و پنج سال بود که این کلمه ی "سوسول" را نشنیده بودم. زمان ما "ژیگولو" میگفتند. شما اطلاعات خوبی‌ در باره ی آشپزی و سبد غذا یی ایرانی‌ دارید، اون پامدور قاتوق هم که اسم بردید، نه تنها در گیلان بلکه در کشور‌های جنوب اروپا هم مثل یونان، مصرف می‌شه

      حذف
  10. هم حرفاتون هم غذاهاتون حرف نداره ته من دریژ بیت برام

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. مرسی‌ خانم، قابل شما را نداره. ممنون که به این وبلاگ سر می‌زنید. محبت کنید این " ته من دریژ بیت برام" را برامون ترجمه کنید.

      حذف
  11. البته فکر میکنم در باره تاریخچه میرزا قاسمی مزاح کردین ، چون میرزا قاسمی توسط محمدقاسم خان والی ، حاکم گیلان در زمان ناصرالدین شاه، ابداع شد و توسط همو گسترش یافت و به نام او نیز نام گذاری شد.

    محمدقاسم خان والی (درگذشته ۱۲۸۹ هجری قمری) سفیر ایران در روسیه و حاکم گیلان بود.

    قاسم خان والی ذوق آشپزی داشت و غذایی که امروز به میرزاقاسمی معروف است، از ابداعات اوست که به نام وی نیز نام گذاری شده است. او این غذا را پس از بازگشت از سن پترزبورگ در سال ۱۸۶۰ میلادی و به هنگام حکومتش در رشت مرسوم کرد.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. خانم خاتونِ گرامی‌، خیلی‌ خیلی‌ محبت کردین. البته که روایت شما عین حقیقت است و روایتِ من آمیخته به شوخی‌ ‌ست

      حذف